۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۴, پنجشنبه

مدارس غیر انتفاعی از نگاهی دیگر

بایاد و نام خدا
مدارس غیرانتفاعی از نگاهی دیگر
یک مدرسه ی راهنمایی غیر انتفاعی ( غیردولتی ) با 10 کلاس و حدود 300 دانش آموز را درنظر بگیریم . با نرخ ثبت نام سال تحصیلی جاری یعنی برای هر نفر حدود 450 هزار تومان، پول ثبت نام دانش آموزان این مدرسه رقمی در حدود 135 میلیون تومان ! می شود . راستی میزان وجه ثبت نام سالانه بر چه مبنایی محاسبه می شود ؟ چرا مبلغ ثبت نام برای مرکز استان بیشتر از شهرهای تابعه است ؟ تعداد دانش آموزان هر کلاس در مدارس غیرانتفاعی چند نفر باید باشد ؟
اگر فرض کنیم تمام کادر آموزشی مدرسه فوق لیسانس بوده و دست اندرکاران مدرسه ی موردنظر حق التدریس دبیران را برابر نیروهای رسمی وزارت آموزش و پرورش یعنی ساعتی 4000 تومان بپردازند و اگر برابر برنامه ی مصوب آموزش و پرورش هم کار شده و هیچ دبیری غیبت نداشته و تعطیلی هم نداشته باشیم ، با یک حساب ساده در می یابیم همه ی پایه ها در سال 8000 ساعت کلاس داشته و حق التدریس دبیران که هزینه ی عمده ی این مدرسه است، رقمی بالغ بر 32 میلیون تومان می شود . فرض کنیم که کل پرداختی به کادر اداری و خدماتی و هزینه های مصرفی هم همین مقدار بشود که نخواهد شد، مبلغی در حدود 70 میلیون تومان برای صاحبان مدرسه می ماند . خدا برکت بدهد .
و اما درآمدهای جانبی . پولی که بابت کرایه ی سرویس و تغذیه گرفته می شود معمولا در همین راستا هم خرج می شود، ولی نتیجه ی آن تبلیغ زیادی است که با پول اولیا برای مدرسه شده است . از دیگر درآمدهای این مدارس که معمولا نقدی هم نیست ولی از نقد هم بهتر است، ارتباطاتی است که کلید آن موقعیت کاری و اجتماعی اولیا است و نیز وسایل و امکاناتی که توسط این اولیا به مدرسه هدیه ! می شود تا مسئولین اجازه دهند فرزندشان در یکی از بهترین مدارس شهر ثبت نام شود .
زمینهایی که سالها قبل به ساخت مدرسه اختصاص یافته از دیگر ارقام درآمدی این مدارس است . حتی اگر هزینه ای که برای خرید ملزومات مانند میز و صندلی و ... شده است را از دست رفته بدانیم که تقریبا همین طور هم هست، زمینهایی که برای ساخت مدارس اختصاص یافته و معمولا در نقاط خوب شهرهم هستند بهترین و بیشترین نتیجه ی سرمایه گذاری صاحبان مدارس غیرانتفاعی است .
اما از حق نگذریم اولیا هم مقصر هستند . کافی است زمان ثبت نام در دفتر یکی از این مدارس بنشینید و به رفتار اولیا دقت کنید . مطمئن باشید هیچکدام بعد از اعلام نتایج آزمون ورودی ! و اعلام قبولی قرزندشان و اخذ اجازه ی ثبت نام، از مسئولین مدرسه نمی پرسند که این آموزشگاه چه امکاناتی دارد؟ از چه نیروهایی استفاده می کند؟ وضعیت کلاسها چگونه است ؟ کادر اداری و خدماتی مدرسه که هستند و چگونه انتخاب شده اند؟ آنها تنها خوشحال از قبولی فرزندشان و کسب مجوز ثبت نام به فکر هستند که زودتر کار را تمام کنند، نکند خدای نکرده مسئولین آموزشگاه پشیمان شده و آنها نتوانند چند روز بعد در جمع آشنایان به خاطر مدرسه ی خوب فرزندشان فخر بفروشند . اولیا خوشحالند که پرستاران مطیعی برای فرزندشان یافته اند و می توانند با خیال راحت در محل کارشان حضور داشته باشند و حقیقتش را بخواهید با نرخ امروزه ی کلفت و مستخدم و مشکلاتی که ممکن است پیش بیاورند، مبلغ مذکور برای آنها هم مقرون به صرفه است .
بیشتر این اولیا می دانند که بعدها باید به زور معلم سرخانه و کلاس کنکور و دیگر امکاناتی که معمولا در اختیار هم دارند، فرزندشان را برای قبولی در دانشگاه آماده کنند ولی فقط به این دلیل که فرزندشان سابقه ی تحصیل در یکی از بهترین مدارس شهر را در کارنامه اش داشته باشد، به این شکل عمل می کنند . گاهی که به برخی از اولیای دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی فکر می کنم بی اختیار این ضرب المثل به خاطرم می آید که " بادآورده را باد می برد " .
اما سوال اساسی این است : آیا مدارس غیرانتفاعی در ازای آنچه می گیرند خدمات آموزشی بهتر و برتری هم ارائه می دهند ؟
باید به حال این درآمدهای حلال و قانونی فکری کرد . چرا یک مدرسه ی راهنمایی ( به موقع به دبیرستان و هنرستانها هم اشاره می کنم ) باید سالانه این مقدار درآمد داشته باشد ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر