۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۳, چهارشنبه

منازل مسجدسلیمان ( 4 )

بایاد و نام خدا
منازل مسجدسلیمان ( 4 )

سی برنجی ها
وجه تسمیه ی آنها را نمی دانم ولی از همان ابتدا من این ساختمانها را به همین نام شناختم . دوست عزیز کیارش از وبلاگ سرزمین پنج خورشید این نکته را یادآوری کردند که این کلمه در اصل سی برانش به معنی شاخه یا نوع سی بوده که سی همان ( C ) یعنی حرف سوم الفبای انگلیسی است .

منازل سی برنجی در بیشتر نقاط شهر مانند چهاربیشه، کولرشاپ، ریل وی، چشمه علی ، سی برنج ، نمره 2 ، میدان، نمره چهل، چاه نفتی، مالکریم ، نفتون ، پشت برج ، پشت کوه ، کلگه ، بی بیان ، تمبی و حتی چند واحد در کنار مخزن ذخیره ی آب بالای محله ی بازار چشمه علی ساخته شده و هنوز هم وجود دارند گرچه در مناطقی چون ریل وی که به کارکنان ارتش واگذار شده اند ، صاحبان برخی از این خانه ها آنها را تخریب و به جایشان ساختمانهای چند واحدی و چند منظوره ساخته اند .
این ساختمانها هم در دو نوع ساخته شده بودند : دو اتاقه و سه اتاقه ، دارای حمام و توالت و یك آشپزحانه كه به آن بخار گفته می شد . سقف منازل سی برنجی از پلیت به صورت شیروانی و به دو شكل ساخته بودند، به شكل صاف و یا به صورت خمیده مانند سوله های امروزی . یك مجموعه از منازل سی برنجی را هم با سقف پلیتی ساخته و روی آنها را با كاهگل پوشانده بودند ( مانند منازل كنار بیمارستان شركت نفت ) .


ابعاد اتاقها ی منازل دو اتاقه تقریبا چهار درپنج متر است . منازل سه اتاقه دارای یك سالن به ابعاد تقریبی هفت متر در سه متر و دو اتاق كوچكتر به ابعاد سه متر در سه متر است . اتاق ها رنگ شده و سالانه یا هر دو سال یک بار مجددا نقاشی می شد . پنجره ها دارای توری بود تا از ورود پشه و سایر حشرات موذی جلوگیری شود . شرکت نفت تعمیرات و تجهیز منازل را برعهده داشت و به طور مرتب این کار انجام می شد ولی چند سالی است که دیگر این تعمیر و تجهیز انجام نمی شود .
برق ، گاز و آب منازل شركت نفتی مجانی بود و هر لین معمولا شامل پنج خانه ی سازمانی بودند .

اتاقها دارای پنكه های سقفی بودند كه بسیاری از آنها هنوز هم هستند . دراتاقها شومینه هم بود كه از گاز طبیعی استفاده می كرد گرچه خود من هیچوقت استفاده ی از آنها را در منازل كارگری ندیدم ولی همیشه برایم سوال بود كه دودكش آنها كجا ست ؟
سی برنجی ها دارای دو حیاط بودند . یكی از این دو حیاط سیمانی بود كه حمام و توالت و آشپزخانه در آن قرار داشت و درب اتاقها به این حیاط باز می شد . حیاط دیگركه به عنوان فضای سبز استفاده می شد ، به آن باغ می گفتند و فقط درب یكی از اتاقها به باغ باز می شد . این دو حیاط هركدام مساحتی در حدود پنجاه متر مربع داشتند .
بخار ( در تلفظ عامیانه پخار با ضمه ی حرف پ ) در اصل آشپزخانه بود كه در ابعاد تقریبی سه متر در سه متر ساخته شده بود و درون آن اجاقی با آحرهای نسوز ساخته شده بود . این اجاق به شكل مكعب و به ابعاد یك متر بود . درون این اجاق را تا حدود هفتاد سانتیمتر پركرده و رویش سنگ مربع شكلی از جنس چدن قرار می دادند كه بر اثر گرمای حاصل از سوخت گاز طبیعی گرم می شد . روی سنگ دو سوراخ دایره ای شكل به قطر تقریبی پانزده و بیست و پنج سانتیمتر با دو درپوش چدنی قرار داشت كه در صورت نیاز به حرارت بیشتر درپوشها را برداشته و از شعله ی مستقیم گاز استفاده می كردند ( نمونه ی آن را در فیلمهای سینمایی غربی دیده اید ) . لوله ی گاز از طریق یك سوراخ مربع شكل به ابعاد ده سانتیمتر وارد فضای حدودا سی سانتیمتری شده ، سوخته و حرارت تولید می كرد . برای جلوگیری از هدررفتن حرارت یك یا دو آجر نسوز در این محل قرار می دادند و با تغییر محل آجرها و تغییر مسیر شعله، گرما را به نقاط مختلف اجاق هدایت می كردند .
برخلاف امروزه كه لوله های با قطر بالا هم استفاده می شود، برای لوله كشی گاز منازل از لوله های باریك استفاده می كردند . لوله های گازدر منازل سه سوت قطر داشتند ( هر اینچ دارای واحد های كوچكتری به نام سوت بود . این را من از تلفظ کارکنان آن زمان به یاد دارم و هرچه جستجو کردم املای درست و نیز مقدار صحیح آن را نیافتم ) . قطر لوله های مورد استفاده شاید حدود یك چهارم اینچ بود . در سیالات سرعت و فشار نسبت عكس دارند و هرچه سرعت كمتر شود فشار بیشتر می شود، بنابراین با استفاده از لوله ی با قطر كمتر، سرعت عبور گاز را كم كرده و در نتیجه گاز بافشار بیشتر بیرون می زد . دودكشی هم برای این اجاق تعبیه کرده بودند ( لوله ای از جنس چدن ) كه بیرون از بخار روی دیوار قرار داشت ( بیشتر اوقات گرمای لوله ها سبب می شد بچه های محل در كنار آن جمع شده و مشغول صحبت شوند ) . امروزه هم می توانید این بخار ها را ببینید

از آب گرم خبری نبود و باید با همان اجاق آب گرم می كردند . یك بشكه ی دویست لیتری ( چهل گالنی ) از همان بشکه های مخصوص حمل مواد نفتی كه درب آن را باز كرده و شیری هم به آن وصل كرده بودند روی اجاق قرار داده و پر از آب می كردند . آب گرم حاصل را با سطل و یا ظرف دیگری به حمام برده و استفاده می كردند . بسیاری از ساكنان، درون بخار جوضچه ی كوچكی ساخته و همانجا حمام می كردند تا از گرمای بخار هم استفاده كرده باشند . حمام منازل فقط در تابستانها قابل استفاده بود ولوله كشی آنهاهم به علت كمبود آب، بی استفاده می ماند .
هیچگاه نشنیدم كه كسی از المنتهای برقی برای گرم كردن آب استفاده كرده باشد . هیچكس هم به آنها نگفته بود كه حق استفاده ندارند ولی به هر حال كسی هم به این فكر نیفتاده بود . دلیل این كار را نمی دانم . شاید اطلاع نداشتند و یا شاید توقع كمی داشته واحساس نیاز نمی كردند . این كه توقعات سطح نیازها و یا نیازها سطح توقعات را می سازند، نمی دانم فقط می دانم كه مردم مسجدسلیمان به شكل بسیار شگفت آوری قانع بوده وبه شكل شگفت آورتری تابع نظر ماموران حكومتی بودند . مثال خودم را زده ام كه مامور اداره ی حراست شركت نفت در ملا عام به همه فحش ناموس داد و من جرات نكردم اعتراض كنم ( و هنوز هم خودم را نبخشیده ام ) .
توالت منازل سی برنجی دارای سنگ توالت و از نظر بهداشتی خوب بود ولی كمبود آب هم در این مورد سبب شده بود كه سیفون آن تشریفاتی باشد و استفاده از آفتابه و سطلی برای ذخیره ی آب، كه امروزه هم در بسیاری از منازل مسجدسلیمان می توانید ببینید، در همه جا مرسوم بود .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر