۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۲, سه‌شنبه

منازل مسجدسلیمان ( 3 )
با یاد و نام خدا

خاطراتی از یکی از ساکنین بیست فوتی ها

در این قسمت مطلبی را از بخش برگی از تاریخ نشریه ی مشعل شماره ی 266 منشتر شده در تاریخ دهم فروردین ماه 1383 نقل می کنم و برای رعایت امانت، آدرس وب سایت وزارت نفت را هم که این مطلب را از آنجا گرفته ام در زیر می آورم :
http://www.nioc.org/fpublications/mashal/266/266-13.htm
نویسنده ی نشریه، مطلب را اینگونه آغاز کرده است :
در كنار كتاب های رسمی تاریخ كه به بازگویی، تشریح و تحلیل پیشینه صنعت نفت و بررسی حوادث و وقایع مهم و سرنوشت ساز آن می پردازد، بخشی مهم از تاریخ نفت را باید در لابه لای خاطرات كاركنان صنعت نفت جستجو كرد كه تاریخ زنده ی صنعت نفت به شمار می روند. اهمیت این خاطره ها به عنوان تاریخ شفاهی صنعت نفت در آن است كه می تواند به مسائل عامتری بپردازد كه كمتر مورد توجه تاریخ نوشته های رسمی است و نکات ناگفته و گوشه های تاریک تاریخ را باز می نماید .
همکار با ذوق اهل قلم آقای محمدرضا دادگر، كه روزگار كودكی خویش را در خانه های سازمانی شركت نفت در مسجدسلیمان سپری كرده است، خاطره های خود را از زندگی كاركنان صنعت نفت در دهه1340 در قالب خاطره داستان های زیبایی تحت عنوان «بیست فوتی ها» به دست چاپ سپرده است.گوشه هایی از این خاطره ها را به عنوان تاریخ شفاهی صنعت نفت تقدیم علاقه مندان برگی از تاریخ می كنیم :
پس از كشف و استخراج نفت در سال 1908 میلادی در مسجدسلیمان و شكل گیری ادارات، شركت نفت برای اسكان و استقرار كارگران، كارمندان و خارجیان شاغل، مبادرت به ساخت منازلی متناسب باشغل، مقام و سابقه ی آنها كرد. در ابتدای امر این منازل از چوب، خشت و مصالح ابتدایی بنا شدند وبه تدریج تغییراتی کرده و به شکل امروزی که هنوز پابرجا هستند، در آمدند .
در آن زمان شركت سه نوع منزل سازمانی برای كارگران ساخته بود كه به ترتیب اهمیت عبارت بودنداز:
نوع درجه اول: منازل سه اتاقی
نوع درجه دوم: منازل دو اتاقی
نوع سوم: منازل بیست فوتی شامل 2 اتاق و هر اتاق به مساحت 10 فوت مربع
نوع اول و دوم ( همان منازل معروف به سی برنجی ) که به كارگران باسابقه، استادكاران و ارشدها تعلق داشت، از سنگ ساخته شده و دارای سقف شیروانی، حیاط، حمام، توالت و بخاری گازسوز بود و اغلب، علاوه بر حیاط سنگفرش شده باغچه ای هم در پشت ساختمان داشت. از این نوع منازل مسكونی بیشتر در نواحی نفتون، چشمه علی، انبار خوراكی ( كولرشاپ )، لین تازه ها، ریل ویل ( ریل وی Rail Way )، اَفَرمبی، اِن ترتیب ( ا ِن ترتی ) ( *1) و چاه نفتی ساخته و تحویل كاركنان شده بود.
نوع سوم كه ابتدایی ترین و ساده ترین نوع منازل سازمانی بود در منطقه كلگه، چشمه علی، مال كریم و تفتك قرار داشت. در ناحیه پشت برج نوع كوچكتر آن یعنی ده فوتی (جمعاً برای دو اتاق) هم برای مجردها درنظرگرفنه شده بود .
بیست فوتی های چشمه علی تا سال 1334 فاقد حیاط، آب، برق و گاز بود، از آن سال دارای برق شد كه شامل یك پنكه سقفی GEC و لامپی از وسط آن آویزان بود، دو سه كلید، پریزو یك لامپ دراتاق دوم بود.در سال 1345 به وسیله شركتی به نام ترنو
( TERNO ) كه پیمانكار نفت بود، منازل بیست فوتی ویران و به جای آنها منازل دواتاقه با همان ابعاد قبلی ولی مجهز به حیاط، آب لوله كشی، برق وگاز ساخته شد.
بیست فوتی ها در یک نگاه
منطقه بیست فوتی ها كلاً از 8 ساختمان هفت واحدی ( LANE ) تشكیل می شد. یعنی دو ردیف چهارتایی موازی به صورت شرقی-غربی كه پا در خاك سفت و چغر مسجدسلیمان فرو كرده بودند.چهار واحد شرقی كه به سمت باشگاه كاوه بودند هر كدام 7 خانواده و 4 لین غربی كه به سمت دره حسین قصاب قرار داشتند هر كدام 6 خانواده را در خود جای داده بودند. علت اینكه لین های غربی یك باب خانه كمتر داشتند این بود كه شركت برای پخت وپز نان و غذای خانواده ها و استحمام وخشك كردن لباس های آنها، نبش هر كدام از لین های غربی را به «بخاری» یا مطبخ اختصاص داده وعملاً چهار باب خانه را حذف کرده بود .
در یكی از اتاق های این بخارها نیز یك اجاق بزرگ آجری با صفحات چدنی ساخته شده بود كه سوخت آن را گاز ترش شركت تامین می كرد و سكویی سیمانی برای پهن كردن بساط پخت نان تیری (لواش پهن محلی) قرار داشت. بنابراین مجموعا در این 8 لین موازی، 52 خانواده از كارگران نفت زندگی می كردند.
نظافت در بیست فوتی ها
در یكی از اتاق های بخار یك حمامك كوتاه بیست سانتی وجود داشت كه اهالی پس از به جوش آوردن سطل های بزرگ به وسیله اجاق ها، با آویزان كردن یك پرده یا چادرشب به دور حمامك و دو طرف ورودی آن و گماردن یكی از اعضای خانواده به عنوان دیده بان، استحمام می كردند، برای شستشوی لباس ها هم از همان حمامک استفاده می شد .
مابین هر دو لین موازی، یك منبع فلزی مكعبی روی سكویی سیمانی تعبیه شده بود كه آب مصرفی ارسالی از مخازن بالای كوه چشمه علی را در خود جای می داد و به مصرف منازل سازمانی می رساند. از مخازن بالای كوه در سه نوبت كاری 8 ساعته سه نگهبان مراقبت می كردند كه علاوه بر كارحراست، آموزش هایی در زمینه ی دستگاههای مکانیکی، برقی و ابزار دقیق دیده بودند .

بیست فوتی ها چگونه روشن می شد
هر منزل دو اتاقی بیست فوتی یك پنكه، دولامپ و چند كلید و پریز داشت و بالای درب هر منزل یك لامپ باحفاظ نصب شده بود. لامپ ها از نوع میخی( BAYONET ) و مخصوص انگلیس بودند و غیر از خودانگلیس فقط در منازل مناطق نفت خیز ایران استفاده می شد .

خانه های بی حیاط
هیچیک از منازل بیست فوتی چیزی به نام حیاط نداشت، ولی هر كارگر به فراخور بودجه و سلیقه ی خود حفاظ هایی از چوب، ورق گالوانیزه ( پلیت )، حصیر و غیره ساخته بود كه چون موقت و كوتاه بودند استتاری به وجود نمی آوردند .
درب تمام حیاط ها و خانه ها به روی همه همسایه ها باز بود و كسی كه به مسافرت یا ماموریت میرفت به هیچوجه نگران زن و فرزند خود نبود، زیرا امید داشت كه زنش برادری و بچه هایش عمویی به نام همسایه دارند. تختخواب ها هم، چیزی بود به نام «تخت سیمی» كه چهارچوبش از لوله های گالوانیزه از نیم تا 2 اینچ و تاروپودش نیز از سیم های مفتولی گالوانیزه بود كه به طرز خاص و جالبی ساخته و بافته شده بود و شبها به دور این تخت ها پشه بندها علم می شد كه حفاظی بود برای درامان ماندن از نیش پشه ها وحشرات موذی، خصوصاً پشه خیلی ریزی به نام پشه كوره كه خواب را به مردم حرام كرده بود. در منازل بیست فوتی خانواده هایی 10 تا 16 نفره بودند که در این دو اتاق زندگی می کردند .

امنیت بیست فوتی ها
تا سال 1345 منازل بیست فوتی فاقد نگهبان شبانه بود و طبیعی است كه سرقت های شبانه در آنجا هم رواج داشت. در سال 1345 مقامات شركت نفت از مقامات انتظامی و امنیتی شهر تقاضا كردند به نحوی امنیت منازل سازمانی را تامین کنند .
آن سالها، شهربانی مسجدسلیمان رئیسی داشت خیلی سختگیر كه نه تنها برای بیست فوتی ها،بلكه برای امنیت كلیه نقاط شهر ترفند جالبی به كار برد . ایشان ابتدا اقدام به دستگیری كلیه سارقین وشبروهای كوچك و بزرگ كرد و بعد از حبس و تنبیه های قانونی، شرط آزادی آنان را قبول مسئولیت نگهبانی قرار داد. به این ترتیب كه هر سارق سابقه دار می بایست عهده دار نگهبانی و حراست شبانه یك بخش یا یك منطقه می شد. بسیاری از سارقان به اجبار پذیرفتند و رئیس شهربانی هم با گرفتن تعهدات كتبی، هر كدام از آنان را به حراست جایی گمارد كه البته به نسبت كوچك و بزرگی منطقه تعداد نگهبانان هم كم و زیاد می شد . آن دسته از سارقان كه زیر بار چنین تعهدی نمی رفتند، اگر می خواستند به جایی دستبرد بزنند، وقتی می فهمیدند كه نگهبان آنجا، خود از سارقان بزرگ و قهار دیروزی است، جرأت واردشدن به حوزه ی استحفاظی او را نداشتند . به این ترتیب امنیت كاملی بر شهر حاكم شد. هر خانواده هم در هر ماه موظف بود 50 ریال به عنوان حق الزحمه به نگهبان پرداخت كند و فیش بگیرد و چنانچه خانواده ای زیربارپرداخت مبلغ مذكور نمی رفت ، طبیعتا نگهبان هم در قبال منزل او مسئولیتی نداشت .
این نگهبانان كه اهالی به آن ناطور ( NIGHT TOUR ) به معنی «گشت شبانه» می گفتند از ساعت 6بعدازظهر تا 6 صبح فردا به حراست از منازل می پرداختند و اگر در فاصله این ساعات چیزی ازكسی سرقت می شد، سروكار ناطور با رئیس شهربانی
می افتاد.
( *1 ) این اصطلاح در اصل ام ترتی یا ام30( M 30 ) بوده که در بیان کارگران شرکت نفت به شکل نادرست تلقظ شده و باقی مانده است ( با فتحه ی حرف ت ) در متن نوشته ی آقای دادگر نیز به همان تلفظ مصطلح اشاره گردیده است . یادم می آید زمانی که در کلاس اول دبستان تحصیل می کردم ، در پایه های بالاتر دانش آموزی به نام محمدرضا دادگری درس می خواند که منزلشان در بیست فوتی های مقابل دبستان بود و فکر کنم نویسنده ی این متن باید همان دانش آموز هم مدرسه ای من باشند اما متاسفانه ایشان شاید به خاطر حفظ ظاهر هیچ اشاره ای به وضعیت توالتهای این منازل نداشته اند . از آنجا که نویسنده خود در منازل بیست فوتی ساکن بوده، خاطراتش بهتر می توانند وضعیت اسفبار آن دسته از منازل سازمانی شرکت نفت را بیان کنند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر